بررسی قصیده دعبل خزاعی درباره امام عصر(ع)
فارسی 2128 نمایش |دعبل بن علی بن زرین خزاعی (148-246) از شعرای دوستدار اهل بیت علیهم السلام و در اندوه سرایی بر مصائب خاندان وحی و غصب حقوق آنان و آرزوی ظهور و قیام قائم آل محمد ارواحنا فداه و پیکار در کنار آن امام دادگستر همان قدر زبان آور است که در هجو هارون و مأمون و معتصم و واثق، خلفای غاصب و قدرتمند عباسی.
علامه حلی در کتاب الخلاصه، او را از شیعیان مومن و دارای منزلت والا و عظیم الشان دانسته و ابن شهرآشوب او را از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهما السلام شمرده است. وی کتابی با عنوان طبقات الشعرا نیز تألیف کرده و دیوان اشعار او نیز چاپ شده است.
قصیده دعبل خزاعی
ابوصلت هروی می گوید: دعبل خزاعی به محضر امام علی بن موسی الرضا علیه السلام مشرف گردید و عرض کرد که قصیده ای سروده ام و اجازه خواست تا آن را برای حضرت بخواند. در این قصیده نخست از بلایا و مصایبی که بر سر اسلام و خاندان وحی آمده، آه و ناله سر می دهد؛ آنگاه با یادآوری انتظار امام عصر علیه السلام آرامش می یابد.
تجاوبن بالارنان و الزفرات نوائح عجم اللفظ والنطقات
یخبرن بالانفاس عن سر أنفس اساری هوی ماض و آخرآت
الم تر للایام ما جرجورهــا علی الناس من نقض وطول شتات
هم نقضوا عهد الکتاب و فرضه و مــحکمه بالــزور و الشــبهــات
تراث بلا قربی و ملک بلا هدی و حکم بلا شوری بغیر هــــداه
رزایا أرتنا خضره الافق حــمره و ردت اجاجا طعم کل فـــرات
و ما سهلت تلک المذاهب فیهم علی الناس إلا بیعه الــفلــتات
مدارس آیات خلت من تلاوه و منزل وحــی مقفر العـــرصات
منازل وحـــی الله ینـــزل بینها و للصوم والتصــهیر و الحســنات
دیار عفاها جور کــل منـــابذ و لم تعف للایــام والســـنوات
إذا لم نــناج لله فی صلوتـــنا بأسمائهم لم یــقـــبل الصــــوات
پرندگان از شدت نگرانی به بالا و پایین می پرند و نوحه ها و ناله ها دارند. و از دل های پر از هوا و هوس و از اسیران دنیا در دیروز و فردا خبر می دهند. اینان پیمان خدا را در قرآن و محکمات قرآن را با پندار باطل و تزویر شکستند. و مصایب و مشکلاتی را برای اسلام و جامعه بشری پیش آوردند که کرانه سبز افق سرخگون شد و آب گوارای شیرین به آب تلخ و ناگوار بدل گردید. پایگاه هایی که مرکز تجلی آیات خدا بود، از تلاوت تهی شد و خانه وحی بیابانی خشک گردید و بیوت هدایت فرو ریخت. ظلم دنیا پرستان همه ارزش های الهی را دگرگون ساخت و دل و دیار حق را فرو ریخت و با زمین یکسره کرد. عرفات و منی، مکه و مدینه، خانه پیامبر و آل او به دست نااهل افتاد که این همه دگرگونی ها رخ داد. تاریخ را از دختر پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم ستاندند و در اختیار خود گرفتند؛ ولی این حرکت قسری است و روزی سرانجام در دست فرزندش قرار خواهد گرفت:
أفاطم قومی یا ابنه الخیر و اندی نجوم سماوات بأرض فلات
دلی الحشر حتی یبعث الله قائما یفرج عنا الغـــم و الکـــربات
این شاعر عارف و ادیب وارسته در قصیده یکصده و بیست بیتی خود دو نفر را کانون تمام تحولات از بدو تا ختم تاریخ اسلام قرار داده است، نخست فاطمه علیهما السلام و دیگر امام زمان علیه السلام
فلولا الذی أرجوه فی الیوم أوغد تقطع نفسی إثرهم حسرات
خروج إمام لا محاله خارج یقوم علی اسم الله و البرکات
یمیز فینا کل حـــق و بــــاطل و یجزی علی النعماء و النقمات
فیا نفس طیبی ثم یا نفس فابشری فغیر بعید کل مــا هـــو آت
و لا تجزعی من مده الجور إننی أری قوتی قــد آذنت بثبات
«فیا رب عجل ما اومل فــیهم لاشفی نفسی من أسی المحنات»
شفت و لم أترک لنفسی غصه و ر ویت منهم منصلی و قتاتی
فانی من الرحمن أرجو بحبهم حیاه لدی الفردوس غیر تباتی
عسی الله أن یرتاح للخلق إنه إلی کــل قوم دائـم اللحظات
این قصیده را می توان در پنج محور بررسی کرد:
1. ناله و فریاد از دکرگونی حقایق و ارزش ها و جایگزینی ضد ارزش ها به جای خوبی و نیکی که دل های عاشقان حقیقت را در طول تاریخ غرق خون کرده است. جامعه انسانی طالب عدل و انصاف و حق است و به دنبال آن حرکت می کند، از همین روست که این قصیده مورد تحسین همه افراد و همه گروه ها قرار گرفت و حتی مأمون نیز- که در دل با این سخنان همراه نبود، آن را تحسین و تمجید کرد؛ زیرا در برابر حقیقتی قرار گرفته بود که قابل رد و انکار نیست و حرف دل جامعه و ندای تاریخ همه آدمیان است.
2. به انسان ها نوید می دهد که وضع بر این منوال باقی نخواهد ماند و انقلاب و تحول نهایی به ناچار رخ خواهد داد و عدالت و امنیت نهایی با قیام انسان کامل، حضرت مهدی- ارواحناه فداخ- فراهم خواهد شد.
خروج امام لا محاله خارج یقوم علی اسم الله و البرکات
یمیز فینا کل حق و باطل ویجزی علی النعماء و النقمات
این چند بیت راجع به حضرت قائم علیه السلام، چنان حضرت رضا علیه السلام را مجذوب و منقلب ساخت که چشمانشان اشک ریزان شد و فرمودند: «ای دعبل، روح القدس این دو بیت را بر زبان تو جاری ساخته است!»، این دو بیت یک سو و تمام قصیده سویی دیگر و این چند بیت با همه قصیده برابری می کند. وجود مقدس حضرت رضا علیه السلام تا این قسمت قصیده هرچه شنید، همه رنج و مصیبت بود؛ اما این ابیات بیانگر پیروزی حق بر باطل و غلبه نور بر ظلمت است و این پایان برای سیر تاریخ چنان لذت بخش است که موجب گریستن آن حضرت علیه السلام از سر شوق شد.
3. انتظار امام زمان علیه السلام و اهمیت آن در سرنوشت تاریخ
فلولا الذی أرجوه فی الیوم أو غد تقطع نفسی إثرهم حسرات
و لا تجزعی من مده الجور إننی أری قوتی قد آذنت بثبات
فیا نفس طیبی ثم یا نفس فابشری فغیر بعید کل ماهوآت
4. انتظار و اثر عملی آن.
فان قرب الرحمان من تلک مدتی و أخر من عمری و وقت و فاتی
شفیت و لم أترک لنفسی غصه و رویت منهم منصلی و قناتی
در این ابیات به آمادگی خویش برای حمایت از آن حضرت اشاره کرده و با اشاره به شمشیر آبدیده و نیز خود آن را به همگان اعلام می نماید.
5. آسایش جامعه بشری را با ظهور امام موعود آرزو می نماید
عسی الله أن یرتاح للخلق إنه إلی کل قوم دائم اللحظات
تمام این پنج محور و مرحله، ندای حرکت تاریخ است. ناله ها و فغان ها، آرزوها و امیدها، انتظار و رغبت و نشاط به سوی آینده برآمده از جزر و مد تاریخ است. امید به آینده و شادی و سرور و آرامش و طمانینه همه گفتمان امید و عقل فطری است. آمادگی فکری و روحی و عملی در دفاع از حق و حمایت آن حضرت از خواسته های فطری انسانی همه انسان هاست. و بالاخره نجات جامعه بشری از ظلم و ناامنی و هرج ومرج و تباهی، آینده قطعی تاریخ است. و دعبل خزاعی در این ابیات به چرخه پر فرود و فراز و سرشار از امید به آینده اشاره دارد.
منـابـع
خط امان- پژوهشی در موعود ادیان- از صفحه 284 تا 288
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها