راهکارهای دین اسلام برای جلوگیری از ارتکاب به زنا

فارسی 1319 نمایش |

زنا یکی از بزرگترین گناهان کبیره است که موجب فساد و اختلال نظام اجتماعی بشری و هلاکت اخروی است. خداوند به حکمت بالغه اش چند امر را واجب فرموده که اگر مسلمانان این امور را رعایت نمایند هیچگاه به چنین گناه بزرگی مبتلا نخواهند شد:

1- حجاب از ضروریات قرآن است: در چند جای قرآن مجید زن ها را امر به حجاب فرموده  از آن جمله در سوره نور آیه 31 می فرماید «و باید بزنند یعنی فرو اندازند زن ها مقنعه های خود را بر گریبان هایشان ( گردن خود را به مقنعه سر بپوشانند تا مو و بنا گوش و سینه شان پوشیده بماند) و زینت و جمال و آرایش خود را جز برای شوهران و محارمشان یعنی پدر، پدر شوهر، و پسر، و پسر شوهر، و برادر و پسر برادر و پسر خواهر و سایر زن های مسلمان و کنیز ملکی و خدمتگزاری که میل به زنا ندارد که آنهائی هستند که پیرند یا ابلهائی که از شهوت مباشرت خبر ندارند و طفلی که هنوز به حد تمیز نرسیده و از حال مباشرت با زنان بی خبرند و نمی دانند عورت زنان چیست. و زنان آن طور پای به زمین نزنند. که خلخال  و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.» و در سوره مبارکه احزاب آیه 59  می فرماید: «ای پیغمبر گرامی، به زنان و دختران خود و زنان مومنین بگو تا فرو گذارند بر خود چادرهای خویش را و رویشان و کتف های خود را با آن بپوشانند که این کار نزدیک تر است به اینکه به عفت و حر یت شناخته شوند تا از تعریض و جسارت هوسرانان آسوده باشند.» و در آیه 32 از سوره احزاب می فرماید: «ای همسران پیغمبر (ص) شما مانند سایر زن ها نیستید، اگر می خواهید تقوی نمائید پس با بیگانه با صدای نازک و مهیج سخن نگوئید تا آنان که دلشان بیمار است در شما طمع نکنند و بگوئید گفتاری نیکو و پسندیده و دور از ریبت و تهمت و در خانه هایتان جایگزین شوید و خودنمائیها و حرکات دوران جاهلیت را کنار  گذارید.» و در آیه 53 از همین سوره می فرماید: «هنگامی که برای کاری با زن های پیغمبر (ص) سخن می گوئید در میان شما و ایشان حجابی باشد، این کار برای پاکی دل های شما و آنها نیکوتر است.» طبق این دستور زن های مسلمان موظفند  خود را از مردان بیگانه که با آنها محرمیت ندارند بپوشانند و در قیافه و لباسی در ملا عمومی ظاهر شوند که اندام و تن آنها در معرض نگاههای مسموم و شهوت آمیز هوسرانان و تجاوزکاران نباشد، این وظیفه زن است که از این راه هم شخصیت و ارزش خود را حفظ کند و هم از پدید آمدن منظره مهیجی که قهراً مردها را دچار تحریک و در نتیجه آلوده شدن به افکار  خطرناک نامشروع می کند مانع شوند.

2- نگاه به بیگانه: دیگر امر فرمود که زنان مسلمان چشمان خود را از نگاه به مرد بیگانه نهگدارند و مردان مسلمان را امر فرمود که از نگاه به زنان اجنبیه خودداری کنند. در سوره نور می فرماید: «ای پیغمبر، مردان مومن را بگو که چشمان خود را از نگاه به اجنبیه بپوشانند و زنان مومنه را هم بگو تا چشمهای خود را از مردان بیگانه بپوشانند و فروج و اندامشان را ( از عمل زشت و تماس نامشروع) نگهدارند و زینت و آرایش خود را جز آنچه قهراً ظاهر می شود بر بیگانه آشکار نسازند.»

تیرهای زهرآلود شیطان: از حضرت صادق(ع) است: نگاه ناروا تیری است زهر آلود از تیرهای شیطان که به قلب صاحبش می خورد و چه بسیار نظرهای ناروا که حسرت طولانی در پی دارد.

زنای اعضای بدن: و نیز از حضرت باقر(ع) و حضرت صادق(ع) است که: «نیست کسی مگر اینکه بهره ای از زنا دارد، پس زنای چشم نگاه نارواست و زنای دهان بوسه حرام است و زنای دست، مس بیگانه نمودن است.» و نیز مرویست: «کسی که چشمان خود را از حرام پر کند خداوند روز قیامت چشمانش را از آتش پر می فرماید.»

ابلیس قرین آتشین: کسی که زن بیگانه ای را در بربگیرد در قیامت با شیطان  هم زنجیر  است به زنجیر آتشین و با هم در دوزخ خواهند بود و کسی که چشمش به زن بیگانه ای بیفتد و برای خدا تکرار نظر نکند و چشم بر هم گزارد یا به آسمان بنگرد خدا در دلش امن  و ایمانی قرار می دهد که لذتش را می چشد و او را با حورالعین تزویج می فرماید، و هر زنی که شوهر داشته باشد و چشمش را از نگاه به غیر شوهر و محرمش پر کند خشم خدا  بر او شدیداست. و در چند روایت از نگاه کردن به پشت سر زن ها، هر چند باحجاب باشند، نهی شده است که البته حمل بر کراهت می شود.

3- تحریم خلوت با بیگانه: خلوت با بیگانه با احتمال و ترس وقوع در حرام، تحریم فرموده هر چند مشغول عبادت شوند. از پیغمبر اکرم (ص) مرویست : «کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد در جائی نمی ماند که نفس زن بیگانه را می شنود». وقتی که پیغمبر (ص) از زن های مسلمان بیعت و عهد می گرفت شرط می فرمود که با مردان بیگانه در جای خلوت ننشینند. و مراد از خلوت آن است که مکان جوری باشد که دیگری نتواند داخل شود مانند اطاقی که درش بسته باشد یا خانه ای که کسی به آن آمد و شد نکند.

4- حدود شدید: حدودی که در اسلام برای این عمل شنیع تعیین شده  یکی از موجبات جلوگیری از شیوع آن است که مجملاً  در ضمن پنج فرع بیان می شود:

1- اگر کسی با یکی از محارم نسبی خود مانند «خواهر، دختر، عمه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر» زنا کند باید او را کشت.

2- اگر کسی، شخصی را ببیند که با زنش زنا کند و از ضرر ایمن باشد می تواند هر دو را بکشد ( اگر ایمن نباشد یا باشد و نکشد آن زن بر او حرام نمی شود).

3- هرگاه کافری با زن مسلمانی زنا کند یا مسلمانی که سه دفعه حد زنا خورده، در مرتبه چهارم باید کشته شود.

4- مردی که زن عقدی دائمی حاضر دارد و او را در حال بلوغ و عقل وطی کرده و هر وقت هم بخواهد می تواند به او نزدیکی نماید با این وصف اگر با زن عاقله بالغه ای زنا کند باید او را سنگسار نمود، و بعضی بر آنند که اول باید صد تازیانه به او زد و سپس او را سنگسار کرد.

5- هرگاه زنا کننده محصن نبوده و به غیر محرم خود زنا نموده حدش یک صد تازیانه  است و همچنین زن زانیه ای که شوهر نداشته باشد حدش یک صد تازیانه است.

در مجموعه انتشارات انجمن تبلیغات اسلامی چنین می نویسد: در سوره نور آیه دو می فرماید: زن و مرد زناکار را هر کدام یک صد شلاق بزنید و در اجرای این دستور الهی به آنها محبت روا ندارید اگر شما به خدا و روز جزا  ایمان آورده اید. و باید در موقع شکنجه آنها گروهی از مومنین حاضر باشند.

اولین فلسفه که در این باره به نظرمی رسد این است که شلاق زدن زانی و زانیه، یکی برای عبرت گرفتن سایرین است، که گرد این عمل زشت نگردند که اگر چنان کنند گذشته  از مجازات اخروی، مجازات دنیوی هم دارند و آخر آیه که تأکید می کند باید عده ای از مومنین در شکنجه آنها حاضر باشند این موضوع را تأیید می کند. موضوع دیگری که هنوز صحت علمی آن صد درصد واضح نشده این است که با شلاق زدن زانی و زانیه یک معالجه طبی در آنها انجام می گیرد، میکروب های سفلیس و سوزاک خیلی دیر معالجه  می شوند و مهمترین طریق معالجه آنها معالجه با حرارت است مخصوصاً وقتی که این میکروب تازه به بدن وارد شده و نمو نکرده باشد، حرارت در کشتن آنها خیلی تأثیر دارد و شلاق زدن یکی از بهترین وسائل تولید حرارت در موضعی است که میکروب ها بدان جا وارد شده، و در اثر حرارت فوق العاده ای که پس از یک صد ضربه شلاق پدید می آید میکروب ها به کلی کشته می شوند.

نکته دوم راجع به سرایت است از آنجا که بیشتر اعمال زنا تولید ناخوشی های مسری مانند سفلیس و سوزاک می کند دین اسلام برای تحدید ضررهای امراض مزبور دستور بزرگی می دهد که امروزه علمای فن نیز همین دستور را می دهند که هر کس می خواهد ازدواج کند باید از طرف طبیب معاینه شود و تصدیق گردد که عاری از امراض مقاربتی مسری است و کسی که مقاربتی مسری دارد نباید ازدواج کند مگر اینکه همسر آتیه او هم دارای این مرض باشد و تازه باید نسل نداشته باشند. علت این کار  این است که از عمومی شدن امراض خانمانسوز جلوگیری شود و نسل های ناقص و خراب به وجود نیاید، دین اسلام در این باره بزرگترین دستور را می دهد. دستور عملی که رعایت آن سلامت جامعه و مصون ماندن افراد و نسل ها را تأمین می سازد.

در آیه سوم از سور نور می فرماید: "الزانی لاینکح الازانیه او مشرکه والزلنیه لاینکحها  الازان او مشرک  و حرم ذلک علی المومنین" یعنی مرد زناکار به زنی نگیرد مگر زن زناکار یا مشرکه و زن زناکار شوهر نکند مگر با مردی که زناکار یا مشرک است و این بر مومنین حرام است. ضمناً باید متوجه بود که اجرای این حدود هنگامی است که شرعاً زنا ثابت شده باشد که آن هم دارای شرائط خاصی است که از آن جمله گواهی چهار نفر شاهد عادل مرد است به اینکه در یک وقت و یک جا مرد زنا کننده را با زن خاصی که او را می شناسند، و در همان حال ارتکاب،  مشاهده کرده اند.

دو نکته قابل توجه:
1- اگر کسی با زنی که شوهر نداشته و در عده رجعیه ( یعنی عده ای که شوهر می تواند بدون عقد برگردد) نبوده زنا کرد بعد می تواند با او ازدواج نماید ولی اگر شوهر داشته یا در عده رجعیه بوده بر او حرام همیشگی است، یعنی اگر شوهرش  بمیرد یا او را طلاق دهد باز هم نمی تواند او را بگیرد.

2- اگر کسی با زنی زنا کند مادر و دختر آن زن بر او ( بنا بر اشهر) حرام می شود، یعنی نمی تواند با آنها ازدواج نماید و محرم هم نیستند، و همچنین زن مزبور بر پدر زنا کننده حرام می شود.

منـابـع

شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 190 تا 191 و صفحه 193 تا 197

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد