بررسی مسأله اسراف در راه خیر

فارسی 1703 نمایش |

ظاهر بعضی از آیات شریفه و روایاتی که در مدح ایثار رسیده، آن است که انفاق مال در راه خدا در هر حالی هر چند صاحب مال خودش سخت به آن نیازمند باشد و به هر مقداری که باشد هر چند تمام دارائیش را بدهد،  اسراف نیست، بلکه مطلوب و مستحب است، مانند آیه شریفه «ایثار می کند انصار، مهاجران را بر نفس های خویش ( یعنی اموال و منازل را از خود باز می گیرند و به ایشان می دهند) هر چند خودشان فقیر و محتاج به آن اموالند. و هرکس نفس خود را از بخل نگاهدارد پس ایشان گروه رستگارانند» (سوره حشر/ آیه 9).

ایثار آن است که شخص به چیزی نیازمند است درعین حال، نیازمندی دیگری را به آن چیز می بیند، از خود می گیرد و به او می دهد. در سوره هل اتی/ آیه 8 می فرماید: «می خورانند طعام را در راه دوستی خداوند ( یا با دوست داشتن آن طعام) مسکین و یتیم و اسیر را»، و به اتفاق مفسرین آیه شریفه در شأن حضرات امیرالمومنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام و فضه خادمه است که سه روز روزه گرفتند و به آب افطار نمودند و نان های خود را در راه خدا انفاق کردند. شخصی از حضرت صادق علیه السلام پرسید کدام صدقه افضل است؟ فرمود: «مردی که تهیدست باشد و به مشقت تصدیق کند. آیا نشنیده ای آیه شریفه «و ایثار می کنند بر خودشان هر چند به آن نیازمندند»؟ و در کافی  از سماعه روایت نموده که از امام صادق علیه السلام پرسید از کسی که زیادتر از قوت یک روز نداشته باشد، آیا می باید به کسی که قوت آن روز را ندارد چیزی بدهد و کسی که قوت یک ماه خود را دارد، آیا به کسی که قوت یک ماه را ندارد باید چیزی بدهد و همچنین نسبت به یک سال – یا اینکه اینها همه از جمله کفاف است که اگر از آنها چیزی ندهد، نمی شود او را ملامت کرد؟ حضرت فرمود: اینجا دو چیز است: یکی آنکه افضل و بهترین  شما کسی است که در رغبت و میل به احسان و مقدم داشتن دیگران بر خود حریص تر باشد زیرا خداوند می فرماید: «ویوثرون علی انفسهم» و دیگری آن است که کسی را بر نگاه داشتن قدر کفاف نمی شود ملامت کرد. و دست دهنده بهتر است از دست گیرنده و ابتدا کن در انفاق به کسانی که متکفل معیشت ایشان هستی. و از امیرالمومنین علیه السلام مرویست که «مقدم داشتن دیگران بر خود بلندترین درجات ایمان است.» پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «خیری در اسراف نیست و اسرافی در خیر و راه خدا نیست.»

در مقابل این آیات و روایات، آیات و اخباری است که امر به اقتصاد و میانه روی در انفاق می کند مانند این آیه شریفه «در عطا کردن، امساک بسیار مکن مانند کسی که دستش  به گردنش بسته باشد. و هر چه داری به مردم مده مثل کسی که دست خود را می گشاید که هیچ در دستش نماند ( تا به سبب امساک زیاد نزد عقلا سزاوار ملامت  گردی و به سبب بخشش زیاد مغموم و متحیر بمانی)  پس بنشینی ملامت و حسرت زده.» ( سوره اسراء/ آیه 29) و در فرقان/ آیه 67 می فرماید: «بندگان خدا کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند زیاده روی نمی کنند و امساک و بخل هم نمی ورزند بلکه به میانه روی انفاق  می کنند.» در روایت ابن ابی عمیر است که شخصی از حضرت صادق علیه السلام معنای آیه «وآتوا حقه یوم حصاده و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین» ( سوره انعام/ آیه 141) را پرسید. حضرت فرمودند: فلان شخص انصاری زراعتی داشت و چون محصولش به دست می آمد تمامش را به فقرا می داد و خود و عیالش بی چیز می ماندند. خداوند کار او را اسراف خواند و فرمود: حق زراعت را که خدا قرار داده، بدهید و لیکن اسراف نکنید. چون خداوند اسراف کنندگان را دوست نمی دارد. حضرت صادق علیه السلام: «جز این نیست که شخص مالش را در راه حق انفاق می کند در حالی که اسراف کننده است.»

جمع بین دو دسته آیات و اخبار:
برای جمع این دو دسته از آیات و اخبار و رفع تعارض بین آنها، علما وجوهی ذکر کرده اند: از طبرسی در شرح کافی نقل شده که ممکن است گفته شود: ادله حسن ایثار، راجع به زمان فقر عمومی است مانند صدر اسلام. و ادله اقتصاد راجع به زمان توسعه است. یا اینکه به اعتبار اختلاف حالات گیرنده است، یعنی بعضی از افراد گیرنده به واسطه دارا بودن بعضی مقامات و حالات سزاوار ایثارند و بعضی دیگر سزاوار اقتصاد با آنها است و همچنین نسبت به انفاق کنندگان.. یعنی کسانی که دارای مقام یقین و درجه کامل ایمان و صاحب نفس مطمئن اند، سزاوار حال ایشان ایثار است و کسانی که این طور نیستند و پس از ایثار ممکن است دچار اضطراب و و پریشانی شوند، سزاوار حالشان اقتصاد کردن است، چنانچه حال عموم مومنین غیر از صدیقین چنین است و آیه «ولاتجعل  یدک...»، «هرگز دستت را بر  گردنت زنجیر مکن» (و ترک انفاق و بخشش است...» هرچند خطاب به پیغمبر صلی الله علیه و آله است لیکن مراد تعلیم به مومنین است( سوره اسرا/ آیه 29).  و از شهید اول چنین نقل شده که، ادله حسن ایثار، راجع به ایثار بر خود است یعنی چیزی  که شخصا به آن نیاز دارد به مستحق بدهد. و ادله اقتصاد راجع به کسی است که عیالمند است و نباید دیگری را بر عیالش ترجیح دهد. یعنی چیزی که مورد نیز عیال  است، به مستحق دیگری ندهد. خلاصه ایثار بر نفس مستحب است نه بر عیال و نیز فرموده: مکروه است شخص تمام دارائیش را صدقه دهد مگر اینکه اطمینان ببرد باری خودش داشته باشد و نیز عیالمند نباشد.

مرحوم سیدمحمد کاظم یزدی هم می فرماید: «در حرمت اسراف به دلیل قرآن مجید و سنت و اجماع علما، اشکالی نیست و مراد از اسراف صرف کردن مال است در جهتی که نزد عقلا لغو و بی فایده باد. هر چند از جهت زیاد بودن بر مقدار حاجت یا بر مقدار لایق به حال او باشد و آیا  اسراف در وجوه خیریه جاری است یا نه؟ پس از جماعتی که از آن جمله علامه حلی در کتاب تذکرة الفقها است، نقل شده که صرف مال در راه خیر اگر از اندازه ای که لایق به حال او باشد، زیادتر شد اسراف است. و از مشهور علما چنانکه در کتاب مسالک است، اسراف در خیر نیست. چنانچه در حدیث  مشهور است «لا سرف فی  اللخیر کما لاخیر فی السرف» و قول اول احوط است. چون از جمله ای از اخبار مستفاد می شود ( سپس روایت ابن ابی عمیر و صحیحه بزنطی، و چند روایت دیگر را نقل کرده و آن گاه می فرماید این روایات و آیات که از اسراف منع می کند آیه ایثار را نسخ می کند به شهادت روایات مسعده تا اینکه می فرماید: پس بعضی از میهمانی ها و عطایا از بعضی اشخاص که لایق به حالشان نیست و نزد عقلا تجاوز از حد و لغو شمرده می شود و از جهت دهنده یا از جهت گیرنده، غرض عقلائی در آن نیست، محل اشکال است و همچنین مخارج دیگری که داخل در این عنوان باشد، اگر چه بالذات امر مطلوبی باشد. بلی در بعضی اخبار اسراف در نفقه حج و عمره استثنا شده است و از پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله رسیده «هیچ نفقه ای نزد خدا، دوست داشتنی تر از نفقه ای که از روی میانه روی باشد نیست و دشمن می دارد اسراف را مگر در حج.»

در خیر اسراف نیست:
در خیر اسراف نیست، یعنی اگر کسی برای خدا نه هوای نفس، در موردی که دانسته شود رضای خداوند در انفاق است هر چه بدهد، اسراف نیست هر چه تمام دارائیش را بدهد و آیات و روایاتی که دلالت بر حرمت اسراف و لزوم اقتصاد دارد به آن معارضه ندارد. در آیه «و آتوا حقه یوم حصاده و لا تسرفوا» ( و حق آن را به هنگام درد بپردازید و اسراف نکنید» محتمل است جمله «و لا تسرفوا ان الله لا یحب المسرقین» جمله مستقل باشد و بنابراین اینکه مربوط به قیل باشد به قرینه روایت وارده در تفسیر آن، مراد آن است که در هنگام رسیدن زراعت تمام آن را انفاق کنند و عیال خود را محروم و معطل نمایند و شکی در اسراف بودن این عمل نیست زیرا انفاق، مستحب و تکفل عیال واجب است و کسی که واجب النفقه خود را معطل گذارد و هر چه دارد انفاق کند البته معصیت کرده و خلاف رضای خدا را مرتکب شده است. بلی در صورتی که مطمئن باشد از طریق دیگر می تواند معیشت ایشان را تأمین نماید، یا اینکه عیال او حق خود را  اسقاط نمایند. ایثار  کردن و هر چه هست در راه خدا دادن صحیح است. چنانچه بر همین وجه عمل ائمه حمل می شود. مثلا امیرالمومنین علیه السلام که مکرر ایثار فرموده و هرچه داشت انفاق می کرد و باغی را که به دوازده هزار درهم فروخت، همه را به فقرا داد و چیزی برای عیال خود نداشت، و بالجمله هیچ گاه آن حضرت و سایر بزرگان عائله خود را معطل نمی گذاشتند و اگر گاهی ایثار می فرمودند، مطمئن بودند که از راه دیگر، معیشت عیالشان تأمین می گردد، نظیر  آنچه درباره  آیات شریفه بیان گردید. در روایتی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیده و مذمت می فرماید «کسی که پیش از مرگ تمام دارائیش را انفاق کرد و اولاد صغار خود را بیچاره گذارد». نه اینکه انفاق تمام دارائی بد است بلکه در این مورد خطا است، زیرا کسی که صغاری دارد و می داند پس از از او معطل و مضطر می شوند، باقی گذاردن مال برای ایشان خودش فی سبیل الله است. و نظیر همین است آنچه از نهی از وصیت پیش از ثلث رسیده بلکه امر شده که کسانی که مال زیادی ندارند و ورثه شان ضعیفند کمتر از ثلث وصیت کنند. بنابراین چگونه می توان گفت ایثار مذموم است در حالی که عمل رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام چنین بود و آیاتی که درباره ایثار اهل بیت علیهم السلام مانند چنین بود و آیاتی که درباره  ایثار اهل بیت علیهم السلام مانند سوره  انسان و آیه ایثار و آیه نجوی و غیره رسیده بزرگترین شاهد این مطلب است و روایات وارده در حالات ائمه بسیار است مانند اینکه حضرت مجتبی علیه السلام سه مرتبه تمام دارائی خود را با فقرا بالمناصفه تقسیم فرمود و انفاقهای حضرت سید الشهداء علیه السلام و سایر ائمه مشهور است. از آن جمله حضرت رضا علیه السلام روز عرفه ای در خراسان  تمام دارائی خود را انفاق فرمود. فضل بن سهل گفت: آقا این چه ضرر و غرامتی است که متحمل شده اید؟ فرمود بلکه این غنیمت  بود که بهره من شد. از حضرت صادق علیه السلام مرویست که اگر تمام دنیا ملک من باشد و به منزله لقمه ای شود و در دهان مومنی گذارم، خود را مسرف نمی بینم. از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام مرویست که فرمود: «اگر دنیا و آنچه در آن است لقمه شده و آن را به عالم با ایمانی دهم، ترسناکم از اینکه در ادای حق او کوتاهی کرده باشم و اگر نادان فاسقی را از تمام دنیا چیزی به او ندهم جز جرعه آبی که در حال تشنگی به او دهم، می ترسم از اینکه اسراف کرده باشم.» و نیز فرمود: «اگر تمام دنیا لقمه ای  شود و به کسی که خدای را از روی اخلاص عبادت می کند بدهم، خود را در ادای حق او مقصر می بینم و اگر به کافر هیچ ندهم از دنیا تا از گرسنگی بمیرد پس جرعه آبی به او دهم خود را مسرف می بینم.» و خلاصه دو حدیث شریف آن است که اگر تمام دنیا را به مومن دانای با اخلاصی دهند هیچ اسرافی نیست چون با مورد است و اگر به کافری بس  جرعه آبی داده شده خوف اسراف است چون احسان به او بی مورد است. و از بسیاری از بزرگان علما ایثارها نقل گردبده و بعضی هم به آثار عظیمه دنیوی آن نیز رسیده اند مانند محقق اردبیلی. چنانچه در کتاب روضات الجنات می نویسد:

در سال قحطی و گرانی اجناس، ایشان هرچه داشت با فقرا تقسیم می فرمود و خود را به منزله یکی از آنها قرار می داد و در بعضی از سال ها پس از آن که هر چه بود داد، زوجه اش بر او خشم کرد و گفت: در چنین سال سختی، اودلات را به گدائی انداختی. پس آن مرحوم خانه را ترک کرد و به مسجد کوفه برای اعتکاف رفت. روز دوم شخصی در خانه آن مرحوم آمد و چند بار گندم بسیار خوب و چند بار از بهترین آردها تسلیم اهل خانه کرد و گفت: این ها را آقای اردبیلی فرستادند و خودشان در مسجد کوفه معتکف هستند. و چون آن مرحوم پس از اعتکاف به منزل آمد زوجه اش گفت گندم و آردی که فرستادید بسیار خوب بود. محقق که از این واقعه بی خبر بود دانست لطف خاص الهی است. سجده شکر کرده و حمد و خدای را به جای آورد و مکرر واقع می شد که بر سرش عمامه بزرگ قیمتی بود و در راه سائلی می رسید، قطعه ای از آن را جدا می کرد و به او می داد و گاهی با سر برهنه به خانه بر می گشت. و بالجمله حسن انفاق در راه خدا هر چه و به هر اندازه بدیهی است و در آن اسراف نیست مگر در صورتی که مستلزم ترک اتفاق واجب باشد یا مورد اهمی در بین باشد یا اینکه مورد استحقاق آن مقدار را نداشته باشد.

منـابـع

شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 112 تا 119

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها