شیوه های اصلاح کودکان مبتلا به اختلال عاطفی

فارسی 1108 نمایش |

شرایط کودکانی که به اختلالات عاطفی مبتلایند، به گونه ای است که امکان تداوم آن از نظر حفظ سلامت و امنیت کودکان نیست. باید هر چه زودتر در این رابطه اقدام گردد. این حالات اگر به خود واگذاشته شوند زمینه را برای بروز خطرات عظیم تری فراهم می کنند با توجه به این امر که روز به روز بر سن کودک اضافه  شده و آن عادات در او تثبیت می گردند. تظاهرات بیمارگونه این کودکان به حقیقت زنگ خطری است که والدین و مربیان را هشیار می کند که در این مورد سریعا اقدام کنند. کودکی که دائما در غمزدگی  و وحشت به سر می برند خود بیمار است و نیاز به درمان دارد. تداوم بیماری او کار را به خطر منجر می سازد. شایسته ترین افرادی که می توانند به کودک کمک کنند والدین او هستند زیرا آنها خصایص رفتاری و اخلاقی او را نیکو می شناسند و هم در برابر او بیش از دیگران مسئولند. پس از آنها معلمان و مربیان،  در درجه ای دیگر پزشک خانواده است که می تواند به او کمک کند. با گفتگوی با او و با مطالعه در وضع حال و رفتارش می توان دریافت که او در چه شرایطی است و چه باید کرد. البته امکان اصلاح و رفع عوارض وجود دارد ولی با این تذکر: به هر میزان که بر مدت ابتلای کودک اضافه شود امکان به عقب می افتد و یا مساله او دشوارتر می شود زیرا بسیاری از حالات عاطفی در افراد تثبیت می شوند و در روحیه او اثری فوق العاده می گذارند. اینان ممکن است سر از شرارت در آورند و این حالت در آنها تثبیت گردد، یا اینکه ذاتا شرور نیستند، نتوانند به سادگی از آن دست بردارند. این امر درباره همه مسائل اخلاقی وجود دارد از جمله برای مسائل اخلاقی که ریشه در زندگی عاطفی افراد دارد.

شیوه ها و طرق اصلاح:

در اصلاح اختلال عاطفی دو نکته را باید مورد توجه و عنایت قرار دهیم:

1- کمک به کودکان که از امکانات و شرایط خود خوب استفاده کنند و خود بتوانند در رابطه با اصلاح خود اقداماتی داشته باشند.

2- زمینه سازی ها توسط والدین و مربیان که اشکالات موجود در زندگی شان بررسی شود و بتوانند خود را با جامعه سازش دهند.

در طریق وصول به این دو هدفی که سر راه مربیان و والدین هستند اقدامات متعددی را باید انجام  داد که اهم آنها بدین قرارند:

1- حذف عوامل اختلال: عوامل متعددی در بروز اختلالات دخالت دارند که عبارتند از عوامل بدنی، روانی، عاطفی، انظباطی و.... مادام که آن عوامل از میان نرفته باشد امکان اصلاح نخواهد بود. آری، ممکن است فردی در زندگی تدریجا به اختلالی عادت کند در آن صورت به شرط تسلط بر خود ممکن است بر آن چیره گردد و مشکلی در این رابطه نداشته باشد. در همه حال  اصل بر این است اوضاع و شرایطی که سبب بروز اختلال شده از زندگی کودک حذف گردد.

2- محبت و پذیرش: اگر خواستار آنیم که کودک از این بابت مشکلی نداشته باشد و یا اگر دارد از میانش بردارد ضروری است او را بپذیریم و مورد محبت و عنایت قرارش دهیم. این طلب کودک از والدین است که به او محبت کنند و او باید این محبت را لمس و احساس کند. عشق والدین و مخصوصا مادر برای کودک یک امر انفعالی و موضوعی بدون چون و چراست. در تصور او این است که نیازی ندارد که کاری کند تا مورد محبت قرار گیرد. مادر باید به او مهر بورزد و او این امر را برای خود و برای دیگران وظیفه می داند. در این مورد شرطی را پذیرا نیست و تبعیض به خاطر هر شرط و وظیفه برای او امری دردناک و غیرقابل تحمل است.

3- تشویق و تأیید: در مورد والدین ضروری است موجبات تشویق و تایید او را فراهم کنند. برای این کار بکوشند نقطه مثبتی در زندگی او پیدا کنند، او را بدان خاطر بستایند و یا ببینند او چه کار خوب و ارزنده ای دارد که در خور تحسین و تقدیر گردد. در مواردی میتوان مسئولیتی ساده در اختیار او بگذارند و او را در انجام آن مسئولیت کمک کنند. به هنگامی که او توانست چنان مسئولیتی را انجام دهد مورد تشویق قرار دهند و از این طریق رضایت خاطر او را بدست آورند. این امر برای کودکی که دچار اختلال عاطفی است باید به صورت مکرر و به صورتهای مختلفی صورت گیرد تا حدی که فکر و ذهن او را مشغول دارد.

4- استفاده از جابجائی: عاطفه در کودکان این ویژگی را دارد که سریع و زود و بطور غافلگیرانه ای جابجا می شوند. کودک را خیلی زود می توان از حالی به حالی دیگر آورد، از گریه به خنده، از غم به سرور، از تاثر به شادمانی  ،....بویژه که عواطف اصولا تغییرپذیرند. ما با استفاده از اصل جابجائی عشق و نفرت و با زمینه سازی هائی خاص می توانیم کودکی را از وضع و شرایطی که در آن است منحرف سازیم و ترس او را به جرات و خشم او را آرامش و کلا عاطفه او را جهت دار می کنیم و این توسط مربیان صورت میگیرد. در رابطه انس با کودکان، مشارکت دادن او در جلسات سرور و شادی، ذکر داستان های شاد کننده بسیار موثرند.

5- تلقینات والقا آت: در مواردی می توان از تلقین و القا در این رابطه استفاده کرد و در ذهن او وارد ساخت که مورد عنایت و توجه است. در این راه می توان از غرور و نخوت کودک استفاده کرد. در او تحر یکی ایجاد نمود که به خود بیاید. برای خود ارج و حرمتی قائل شود و راه و روشی آزاد منشانه در  پیش گیرد. تلقینات والقا آت گاهی ممکن است از جانب خود او باشد. به او تفهیم کنیم که خودش به خودش القا کند که من بزرگ شدم، عاقلم، می فهمم و درک می کنم و درمی یابم که در چه شرایط و حالی هستم. شأن خود را بالاتر و برتر از آن بداند که خود را خوار کند و یا تن به پستی و حقارت بدهد. او پسر یا دختری است مسئول، عاقل و متعهد است که با درایت و خرد به پیش رود.

6- تقو یت کودک: از عواملی که در رفع اختلالات موثر است تقویت تن و روان است. بخشی از اختلالات عاطفی بدان خاطر است که او خود را پست و حقیر می یابد. احساس می کند که از لحاظ تن و بدن ضعیف و ناتوان است، قدرت کافی برای  پیشروی در امور را ندارد. همچنین برخی از کودکان در محیط خانه و مدرسه دائما تحقیر شده اند، به بی عرضگی و ضعف متهمند، توسری خورده بار آمده اند، دائما در معرض تحقیر  و مسخره بوده اند و این امر سبب شده است که او زود از ترک و طردی ناراحت شود و احساس خواری کند. تقویت تن و مزاج و از سوی دیگر تقویت روان و عاطفه، دادن روحیه استقامت و جرات در این رابطه موثر است و موجبات آرامش و امنیت روانی او را فراهم خواهد کرد.

7- جستجو ها و پرسش ها: در مواردی ضروری است نوعی بیداری و هشیاری و خودآگاهی به کودک بدهیم و او را آگاه کنیم که در چه وضع و شرایطی است. برای اینکار  از سوال و پرسش می توان استفاده کرد. باید از او پرسید که چرا ناراحت است؟ چرا می ترسد، چرا احساس نگرانی می کند؟ و..... این سوالات باید از راه خیرخواهی و توأم با مسالمت باشد. زیاد در آن اصرار نباشد و از روی سماجت و ابرام نباشد. کودک در این زمینه احساس خیر و نفع کند و تصورش این باشد که والدین و مربیان می خواهند در این رابطه به او کمک  کنند. اگر کودک پاسخی به سوال داد و فلان امر را دلیل و علت فلان ناراحتی ذکر کرد، لازم است تا آنجا که موجب بدآموزی و سوء استفاده نشود باید به او حق داد و قبول کرد که در مورد لازم جبران خواهد شد، و در آنجا که حق با او نیست باید با منطق کودک او را قانع کرد که اشتباه می کند.

8- خواب مصنوعی: برخی از روانشناسان برای درمان او استفاده از خواب مصنوعی را توصیه می کنند که در ضمن آن القائی صورت گیرد و او را از آن حالت بیماری بیرون آورند. البته این القاء و اصولا خود خواب کردن، بر صورت ضرورت جدی باید زیر نظر متخصصان متعهد صورت گیرد. و این تذکر ضروری است که افراد از تن دادن به پیشنهاد شیادان در این رابطه باید بپرهیزند.

مراقبت ها و پرهیزهای لازم

در طریق درمان و حتی پیشگیری ضروری است مراقبت هائی صورت گیرد و هم پرهیز هائی مورد نظر باشد که اهم آنها عبارتند از: خشونت، تهدید، تنبیه، تمسخر و تحقیر و... اینگونه مسائل نه تنها مشکل گشا نیست بلکه در  مواردی بر پیچیدگی مساله می افزاید. محبت کافی، پرهیز از چشیدن مزه فقر، دوری از تشدید عقده، بالا بردن سطح فرهنگ و دانش و درک کودک. خودداری از مقایسه، حل مشکلات او از دیگر مسائلی است که در این جنبه باید موردنظر و رعایت باشد. البته در همه حال سعی بر رعایت بردباری، آماده ساختن محیط، توجه بسیار در دو سه سال اول زندگی، انس همه جانبه با مادر و پدر و معلمین، حل و رفع مشکلات او در زندگی فردی و اجتماعی از اهم مسائل است.

منـابـع

دکتر علی قائمی- خانواده و مسائل عاطفی کودکان – از صفحه 127 تا 132

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد