جستجو

دعوت بر خلاف روش نیاکان

پیروی از روش نیاکان که امروز در جوامع ماشینی به صورت قومیت و ملی گرایی تجلی کرده، در میان همه ی اقوام به اشکال و اندازه های مختلفی وجود داشته است ولی در میان مردم صحرا نشین و ریگزار و دور از تمدن بیش از همه جا وجود داشته است. ملل بادیه نشین و دور از زندگی اقوام و ملل، هرگز و به هیچ قیمت حاضر نمی شوند راه و روش نیاکان را از دست بدهند، یکی از اعتراضهای آنان به رسول گرامی (ص) این بود که: «تو با این برنامه ما را برخلاف روش نیاکانمان دعوت می کنی در حالی که آیین آنها برای ما از هر نظر کافی می باشد.» چنانکه می فرماید: «و إذا قیل لهم تعالوا إلى ما أنزل الله و إلى الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه آباءنا؛ هنگامى که به آنها گفته شود به سوى آنچه خدا نازل کرده و به سوى پیامبر (ص) بیائید، آنها از این کار سرباز زده، مى گویند همان رسوم و آداب نیاکان ما، ما را بس است!» (مائده/ 104)
در حقیقت خلافکاریها و بت پرستى هاى آنها از یک نوع بت پرستى دیگر به نام تسلیم بدون قید و شرط در برابر آداب و رسوم خرافى نیاکان سرچشمه مى گرفت، گویا آنها تنها عنوان "نیاکان" و "پدران" را براى، صحت و درستى عقیده و عادات و رسوم خود کافى مى پنداشتند. قرآن صریحا به آنها پاسخ مى گوید: که «أ و لو کان آباؤهم لا یعلمون شیئا و لا یهتدون؛ مگر نه این است که پدران آنها دانشى نداشتند و هدایت نیافته بودند.» (مائده/ 104) یعنى اگر نیاکانى که شما در عقیده و اعمالتان به آنها متکى هستید، دانشمندان و هدایت یافتگانى بودند، اقتباس و پیروى شما از آنان از قبیل تقلید "جاهل" از "عالم" بود، اما با اینکه خودتان مى دانید آنها چیزى بیشتر از شما نمى دانستند و شاید عقب تر هم بودند، با این حال کار شما مصداق روشن تقلید "جاهل" از "جاهل" است که در میزان عقل و خرد بسیار ناپسند مى باشد؟ از اینکه در جمله بالا قرآن روى کلمه ی "اکثر" تکیه کرده چنین بر مى آید در آن محیط جهل و تاریکى نیز، اقلیتى هر چند ضعیف، فهمیده وجود داشتند که به اینگونه اعمال به چشم حقارت و تنفر نگاه مى کردند.

بتى به نام نیاکان!
از موضوعاتى که در زمان جاهلیت به شدت رائج بود و به همین دلیل در آیات مختلفى از قرآن منعکس است مساله افتخار به نیاکان و احترام بى قید و شرط و تا سرحد پرستش، در برابر آنان و افکار و عادات و رسوم آنها بود، این موضوع اختصاصى به عصر جاهلیت نداشت، امروز هم در میان بسیارى از ملتها وجود دارد، و شاید یکى از عوامل اصلى اشاعه و انتقال خرافات از نسلى به نسل دیگر محسوب مى شود، گویا "مرگ" یک نوع مصونیت و قداست براى گذشتگان ایجاد مى کند و آنها را در هاله اى از احترام و تقوا فرو مى برد! شک نیست که روح قدردانى و رعایت اصول انسانى ایجاب مى کند که پدران و اجداد و نیاکان محترم شمرده شوند، اما نه به این معنى که آنها را معصوم از خطا و اشتباه بدانیم، و از نقد و بررسى افکار و آداب آنها خوددارى کنیم، و از خرافات آنها کورکورانه تبعیت نمائیم.
زیرا این عمل در واقع یک نوع بت پرستى و منطق جاهلى است، بلکه باید در عین احترام به حقوق و افکار و سنتهاى مفیدشان، سنن غلط آنها را به شدت درهم شکست، به خصوص اینکه نسلهاى آینده بر اثر گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش و تجربیات بیشتر معمولا از نسلهاى پیشین داناتر و باهوشترند، و هیچ عقل و خردى اجازه تقلید "کورکورانه" از گذشتگان را نمى دهد. عجب این است که بعضى از دانشمندان و حتى اساتید دانشگاه را مى بینیم که از این نقطه ضعف بر کنار نمانده و گاهى با کمال شگفتى به خرافات مضحکى همچون پریدن از روى آتش در روزهاى آخر سال تن در مى دهند و میل دارند آتش پرستى نیاکان را به نوعى زنده کنند و در حقیقت منطقى جز منطق اعراب زمان جاهلیت ندارند.

 

منابع

  • جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 6 صفحه 142
  • ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏5 صفحه 106

کلید واژه ها

تاریخ اسلام جاهلیت نیاکان تقلید پیامبر اکرم سیره پیامبر اکرم توحید باورها در قرآن

مطالب مرتبط

کژاندیشیهای جاهلانه احسن القول بودن دعوت پیامبر اسلام انحراف یهود از توحید توطئه برای تفرقه و دودستگی دعوت به حفظ خط مشترک رفق و مدارا و تدریج در جامعه اسلامی دعوت به بخل

اطلاعات بیشتر

کژاندیشیهای جاهلانه تبدیل چند خدا به یک خدا فرشته ای همراه پیامبر پیشنهاد سازش معجزه ای همچون معجزه موسی علیه السلام قتل در ماه حرام

ابزار ها