جستجو

غزوه خندق (عمرو ابن عبدود)

پس از شکست عمرو ابن عبدود:
مورخین گفته اند: فردای روزی که عمرو ابن عبدود بدست علی (ع) شکست خورده و سپاه قریش و غطفان به محل اتراقشان بازگشتند، لشکر کفار و از جمله همان قریش و غطفان طبق قرار قبلی ای که داشتند کنار خندق آمده و آن را کاملا محاصره نمودند سپس گروه عظیمی به خیمه رسول الله (ص) یورش بردند که خالد ابن ولید از جمله ی آنها بود. در اثر این درگیری مسلمانان تا نیمه شب یا بعد از آن مشغول قتال بوده و نتوانستند نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را بنا به نقلی بخوانند. پیامبر (ص) پس از آرام گرفتن اوضاع و اطلاع یافتن از نماز نخواندن اصحابش فرمود: مشرکین ما را ناز نماز وسطی (نماز ظهر) و نماز عصر بازداشتند، خدا درون و قبورشان را از آتش پرکند!
نقد: بنظر می رسد این روایت و نظایر آن صحیح نباشد، زیرا:
1- برخی مورخین تصریح کرده اند که پس از قتل عمرو ابن عبدود دیگر قتالی رخ نداده است: میان مسلمانان و مشرکین پس از کشته شدن عمرو دیگر نبرد دست جمعی ای رخ نداد تا آنکه هر دو گروه منصرف شده و جنگ پایان یافت... (سبل الهدی و الرشاد ج 4 ص 536 وفاء الوفاء ج 1 ص 304 به نقل از الصحیح من سیره النبی الاعظم (ص) ج 11 از چاپ 35 جلدی ص 185 پاورقی 2).
2- برخی محققین معاصر فرموده اند اگر در آن روز (فردای کشته شدن عمرو ابن عبدود) جنگی بدان گستردگی که گفته اند رخ داده است پس چطور هیچ کشته و مجروح و... ای برایش نقل نشده؟ و حال آنکه می دانیم در ثبت کشته های گروه خودی و دشمن حساسیت بالایی وجود داشته است.
3- به فرض آنکه در آن زمان نماز خوف تشریع نشده باشد، باز نماز خواندن بصورت فردایی و تک تک یا نهایتا با اشاره و در حرکت ممکن بوده است پس نمی توان پذیرفت که هیچ کس حتی رسول خدا (ص) العیاذ بالله نماز نخوانده باشد.
4- اختلاف روایات در این باب سبب تضعیف آنها شده است چه اینکه در برخی گفته شده: نماز ظهر و عصر قضا شد در دیگری: نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء و در برخی آمده: نماز عصر قضا شد.

ادامه ی ماجرا:
وقتی شب شد مشرکان بازگشتند و دیگر جنگ دسته جمعی ای رخ نداد اما دشمن گروههایی را به قصد شبیخون زدن اعزام داشت که نتوانستند کاری از پیش ببرند.

درگیری دو گروه از مسلمانان:
در آن شب دو گروه از مسلمانان به هم رسیده و چون متوجه نشدند طرف مقابلشان از مسلمین اند، با هم درگیر شده و اتفاقا کشته و زخمی نیز دادند بعد هر دو گروه شعار سپاه اسلام را سر داده و تازه متوجه شدند طرف نبردشان از مسلمانان اند پس دست از جنگ کشیده و نزد رسول الله (ص) رفتند. وقتی پیامبر (ص) از ماجرا مطلع شد، فرمود: زخمی شدن شما در راه خدا بوده و هر کس از شما کشته شده باشد شهید محسوب می شود. بعد از این واقعه هر گاه مسلمانان به هم می رسیدند شعار می دادند تا طرف مقابل را شناسایی کرده و اشتباها درگیر نشوند؛ شعار مسلمانان حم لا ینصرون بود. مسلمانان آن شب تا صبح به نوبت در اطراف خندق پاسداری دادند و مشرکان نیز همچنان تا صبح برگرد خندق می گشتند.

ترس از بنی قریظه:
پس از بازگشت دشمن گروهی از مسلمانان که اهالی بالای مدینه بودند به خانه های خود سر می زدند تا از احوال خانواده خود مطلع شوند. ظاهرا پیامبر اکرم (ص) از آمد و شد این گروه نگران بوده فلذا به آنها می فرماید: من بر شما از بنی قریظه می ترسم. می ترسم به هنگام رفت و آمدتان به خانه در راه به شما حمله کنند. اما این گروه اصرار زیادی داشتند لذا پیامبر به ایشان فرمود: پس هر کس از شما که می رود مسلح باشد زیرا من از بنی قریظه مطمئن نیستم و آنها در راه شمایند. از این رو هر یک از آنها که می خواست به خانه اش برود کوه سلع را دور زده و به مدینه وارد می شد و از آنجا به محله های بالای مدینه و منزلش می رفت تا آنکه خداوند متعال شر احزاب را از سر مسلمین کم کرده و مجددا امنیت به مدینه بازگشت.

منابع

  • سید جعفرمرتضی عاملی- الصحیح من سیره النبی الاعظم (ص)- جلد 11 از چاپ 35 جلدی
  • محمود مهدوی دامغانی- ترجمه مغازی واقدی
  • عبدالله بن محمد بن جعفر- اخلاق النبی و آدابه- جلد 2
  • حلبی- السیره الحلبیه- جلد 2

کلید واژه ها

تاریخ تاریخ اسلام جنگ خندق روایات پیامبر اکرم احادیث ساختگی

مطالب مرتبط

غزوه خندق (شعر خوانی پیامبر اکرم) غزوه خندق (بنی قریظه) غزوه خندق (پاسداری از خندق) غزوه خندق (حمله به مسلمین) غزوه خندق (حفر خندق) غزوه خندق (اراده الهی) غزوه خندق (پیشنهاد حفر خندق)

اطلاعات بیشتر

غزوه خندق (مبارزه) غزوه خندق (نعیم ابن مسعود)

ابزار ها