جستجو

بازگشت جعفر از حبشه

پیامبر (ص) پیش از آنکه به خیبر برود «عمرو ابن امیه ضمری» را به سوی نجاشی فرستاد تا جعفربن ابیطالب و همراهانش را به سوی مدینه بازگرداند.
نجاشی جعفر و اصحابش را با مرکبهای مناسبی تا کنار آب و از آنجا به بعد برای ادامه مسیر آنها دو کشتی آماده کرد و در ضمن برادرزاده خود را نیز به همراه جعفر فرستاد تا در خدمت پیامبر (ص) قرار گیرد. گفته شده بجز مسلمانان حدود هفتاد نفر از مردم حبشه نیز با این کاروان به مدینه آمدند. وقتی این هفتاد نفر به خدمت رسول الله (ص) رسیدند، حضرت برای ایشان سوره یاسین را تلاوت فرمود. آنها به گریه افتاده و گفتند: «چقدر این سوره شبیه آن چیزی است که بر حضرت عیسی (ع) نازل شده است» و همگی ایمان آوردند.

خوشحالی پیامبر (ص) از دیدار جعفر:
پیامبر (ص) در کار تقسیم غنایم بود که خبر بازگشت جعفر بن ابیطالب صحابی ارجمند و برجسته اش را به او دادند. جعفر به مدینه نرفت، بلکه به شوق دیدار پیامبر (ص) یک سره به خیبر آمد. پیامبر (ص) از خبر بازگشت جعفر چنان خوشحال شد که چندین گام به پیشباز او رفت و فرمود «لا ادری بایهما انا اشد سرورا بقدومک یا جعفر ام بفتح الله علی اخیک خیبر؟»: «ای جعفر نمی دانم به کدام از این دو بیشتر شاد باشم؟ به بازگشت تو و یا به پیروزی خیبر که خداوند به دست های برادرت علی نصیبمان فرمود؟». و سپس او را در آغوش گرفت و میان دو ابرویش را بوسید.
چندی از ورود جعفر نمی گذشت که روزی پیامبر (ص) به او، فرمود: «آیا من نیز بر تو نبخشایم و عطا نکنم؟ آیا دوستت ندارم و برنگزینمت؟» جعفر با شادی گفت: چرا ای رسول خدا چنان کن که فرمودی. مردم گمان می کنند می خواهد به او طلا، نقره و یا غنایم جنگی بسیار دهد. اما به او نماز جعفر طیار را می آموزد. چهار رکعت؛ و می فرماید بکوش تا این چهار رکعت را هر روز ادا کنی و اگر نتوانی یک روز در میان و اگر نتوانی هر جمعه و اگر نتوانی هر ماه و اگر نتوانی هر سال یک بار و بدان که خداوند به حرمت این نماز بر تو ببخشاید و از گناهانت درگذرد.

اهمیت فتح خیبر:
مناسب دیدیم با توجه به جمله تاریخی پیامبر (ص) که فرمود «ای جعفر نمی دانم به کدام از این دو بیشتر شاد باشم؟ به بازگشت تو و یا به پیروزی خیبر که خداوند به دست های برادرت علی نصیبمان فرمود؟» کمی درباره اهمیت فتح خیبر سخن بگوییم تا اهمیت قدوم جعفر بیشتر معلوم شود. فتح خیبر در میان فتوح مسلمین از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. زیرا در این نبرد اتحاد اعراب (یهودیان عرب و مشرکین ایشان) قدرت دشمن را دو چندان نموده بود و علاوه بر این، تبلیغات گسترده آنها نیز از خیبر غول بی شاخ و دمی ساخته بود که به هیچ وجه شکست نمی خورد. پس اگر مسلمین در این جنگ پیروز می شدند قطعا به عنوان یکی از ابرقدرت های منطقه شناخته شده و از آن پس در معادلات سیاسی و نظامی به حساب می آمدند و از این رهگذر می توانستند برای خود امتیازاتی کسب نمایند.
از سوی دیگر شکست خیبریان (پس از اجلاء بنی نضیر و بنی قریظه) خاطر مسلمین را از ناحیه یهودیان آسوده کرده و به پیامبر اکرم (ص) این فرصت را می داد تا بوسیله در آمد حاصله از زمینهای خیبر فعالیتهای بیشتری در تبلیغ اسلام داشته باشد. اهمیت دیگر این فتح در جذب نیروهای یهودی به اسلام بود. برخی سران یهود با آنکه به حقانیت اسلام و پیامبر آن پی برده بودند با این حال امکان داشت حاضر نشوند این مطلب را به عوام اطلاع دهند. از این رو فتح خیبر اهمیت بسزایی در افزایش مراودات یهودیان و مسلمین و در نتیجه اثبات حقانیت اسلام یافت.
حال یک سئوال مطرح می شود و آن اینکه چطور ممکن است بازگشت یک نفر از هجرت با حادثه ای به این بزرگی مقایسه و هم تراز شود؟
در جواب باید گفت اهمیت اشخاص خالص و با ایمان که عالم و هوشمند و مدیر و مدبر و شجاع باشند در هر دین و مسلکی نه تنها پائین تر از فتوحات ان مسلک نیست بلکه بالاتر از آنهاست. زیرا چنین افرادی می توانند با در دست گرفتن رهبری بخشی از جامعه سبب فتوح و پیشرفتهای متعددی شوند. یکی از نمونه این افراد در عصر حاضر شهید آیت الله بهشتی بود که امام (ره) در وصف او فرمود: بهشتی یک ملت است.
اسامی برخی شخصیتهای مهمی که از حبشه بازگشتند:
 جعفر بن ابی طالب؛ خالد بن سعید؛ عمرو بن سعید؛ معیقیب بن ابی فاطمه؛ ابوموسی اشعری؛ اسود بن نوفل؛ جهم بن قیس؛ عامر بن ابی وقاص؛ عتبة بن مسعود؛ حارث بن خالد؛ عثمان بن ربیعه؛  محمیة بن جزء؛ معمر بن عبدالله عدوی؛ ابوحاطب بن عمرو؛ مالک بن ربیع؛ حارث بن عبدقیس.

فضیلت مهاجران حبشه
پیغمبر پس از خاتمه جنگ خیبر به مدینه برگشت، مسلمانان پس از حدود پانزده سال برادران دینی و جوانان خودشان را که به حبشه مهاجرت کرده بودند، دیدند. پیغمبر اکرم (ص) از زوجه ی تازه ی خویش ام حبیبه احوال نجاشی را پرسید و او نیز سلام و تحیات زمامدار حبشه و کنیزش ابرهه را به عرض پیغمبر اکرم (ص) رساند و رسول خدا (ص) جواب لطف آمیزی فرمودند.
از جمله زنان مهاجر حبشه اسماء بنت عمیس، زوجه جعفر بن ابی طالب، مادر عبدالله بن جعفر و محمد و عون بود که همه در حبشه از وی تولد یافتند و پس از جعفر، همسر ابوبکر شد از وی محمد بن ابی بکر متولد شد و پس از ابوبکر نیز همسر امام علی (ع) بود که از وی یحیی بن علی متولد شد.
روزی عمر ابن خطاب به دیدن دخترش حفصه رفت. ناگاه اسماء بنت عمیس را که تازه از حبشه برگشته بود، در منزل پیغمبر اکرم نزد دخترش دید. پرسید این زن کیست؟ حفصه گفت: اسماء بنت عمیس. عمر گفت: «الحبشة البحریة هذه». یعنی: «آن زن که به حبشه رفت و سفر دریا کرد، این است؟». اسماء گفت: آری. عمر بن خطاب گفت: «یا اسماء سبقناکم بالهجرة». یعنی: «ما بر شما در هجرت سبقت گرفتیم» و پیش از شما به مدینه درآمدیم و از شما به رسول خدا سزاوارتریم.
اسماء غضبناک شد و گفت: به خدا قسم نه چنین است، شما نزد پیغمبر بودید و گرسنگانتان را طعام می داد، جهال و نادانان شما را موعظه می فرمود، ولی ما (مهاجرین حبشه) دور از پیغمبر و وطن خود بودیم. در زمینی بودیم که مردمش بر ما غضبناک بودند، سوگند به خدا طعام و آب نخورده و نیاشامم مگر این که این موضوع را به محضر پیغمبر اسلام (ص) بگویم.
در این موقع پیغمبر وارد شد. اسماء گفت: یا رسول الله (ص)! عمر چنین و چنان گفت. پیغمبر (ص) فرمود: اسماء تو چه گفتی؟ عرض کرد: من هم چنان گفتم و حرف خود را بیان نمود. مطابق نقل جمعی از نویسندگان و مورخان اهل سنت پیغمبر اکرم (ص) فرمود: عمر بن خطاب به من از شما سزاوارتر نیست، زیرا که او و یارانش یک هجرت نموده (از مکه به مدینه) ولی شما مهاجران حبشه دو هجرت کرده اید: یکی از مکه به حبشه و دیگر از حبشه به مدینه. این خبر به گوش مهاجران حبشه رسید، مرتب می آمدند و از اسماء این موضوع را می پرسیدند و دیگران را هم می فرستادند که این حدیث را از اسماء بشنوند به قدری از این فرمایش پیغمبر (ص) خشنود بودند که هیچ چیزی از متاع دنیا آن ها را به این اندازه خرسند نمی ساخت.
«و الذین آمنو و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله و الذین آووا و نصروا اولئک هم المؤمنون حقا لهم مغفرة و رزق کریم، و الذین آمنوا من بعد، و هاجروا و جاهدوا معکم فاولئک منکم و اولوالارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله ان الله بکل شیء علیم».

منابع

  • سیدجعفر مرتضی عاملی- الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص) ج 18
  • محمد و زمامداران زمان
  • ترجمه محمود مهدوى دامغانى- مغازی واقدی
  • سید هاشم رسولی محلاتی- زندگانی حضرت محمد (ص)

کلید واژه ها

تاریخ اسلام زندگینامه پیامبر اکرم حدیث

مطالب مرتبط

تسمیه آن حضرت بنام محمد و ایام رضای ایشان برکات وجودی و ادب پیامبر در منزل حلیمه طلب باران در خردسالی پیامبر (ص) بازگشت از خیبر اسرای جنگ خیبر اسلام عمروبن عاص و خالدبن ولید آمدن نمایندگان هوازن نزد پیامبر (ص)

اطلاعات بیشتر

جنگ موته (3)

ابزار ها