جستجو

بدیها و شرور از نظر مولوی

مولوی می گوید:
زهرمار، آن مار را باشد حیات *** لیک آن، مر آدمی را شد ممات
پس بد مطلق نباشد در جهان *** بد به نسبت باشد این را هم بدان
مولوی در این بیت دو مطلب را با یکدیگر مخلوط کرده است. یک مطلب این است که بدی البته بدهایی که اموری وجودی اند اما از آن جهت بد هستند که منشأ یک سلسله امور عدمی می گردند در وجود نسبی و قیاسی اشیاء است نه در وجود واقعی و فی نفسه اشیاء، یعنی هر چیزی خودش برای خودش خوب است، اگر بد است برای چیز دیگر بد است، چنانکه زهر مار برای مار خوب است و برای دیگران بد است. در اینجا باید گفت بد بودن زهر مار در وجود لغیره است نه در وجود لنفسه.
مطلب دیگر این است که چیزی که وجود او نسبت به همه چیز خیر است آن چیز را "خیر مطلق" گویند مانند واجب الوجود، و اگر چیزی فرض شود که نسبت به همه چیز بد باشد آن چیز را "شر مطلق" و "بد مطلق" باید نامید. خیر و شر نسبی در مقابل مطلق، بدین معنی است که یک چیز نسبت به بعضی از چیزها -نه نسبت به همه چیز- خیر یا شر باشد، مانند اکثر اشیاء جهان. مطلبی که مولوی در این دو بیت آورده مخلوطی است از دو مطلب. بیت اول، مطلب اول را به یاد می آورد و بیت دوم مطلب دوم.

منابع

  • مرتضی مطهری- عدل الهی- پاورقی صفحه 168

کلید واژه ها

مولوی شعر خیر شر موجودات

مطالب مرتبط

مراتب تجلی خداوند رابطه خالق با مخلوق از منظر سنایی (حکمت الهی) بیان حقایق در زبان تمثیل از عوامل جذابیت سخنان مولوی سایه سنایی بر نگرش و نگارش های مولانا (دیوان شمس) سایه سنایی بر نگرش و نگارش های مولانا (غزلیات) عشق در نگاه مولانا (امید) عشق در نگاه مولانا (قدرت)

اطلاعات بیشتر

مفهوم نسبی بودن شرور انواع وجود و ظهور

ابزار ها