جستجو

دوگانگی احساسات مرد و زن نسبت به هم

نه تنها علاقه خانوادگی زن و مرد به یکدیگر با علاقه به اشیاء فرق می‏ کند، علاقه خود آنها به یکدیگر نیز متشابه نیست، یعنی نوع علاقه مرد به زن با نوع علاقه زن به مرد متفاوت است، با اینکه تجاذب طرفینی است اما بالعکس اجسام بی جان، جسم کوچکتر جسم بزرگتر را به سوی خود می‏ کشاند، آفرینش مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا و زن را مظهر محبوبیت و معشوقیت قرار داده است، احساسات مرد نیاز آمیز و احساسات زن ناز خیز است. احساسات مرد طالبانه و احساسات زن مطلوبانه است.
چندی پیش یکی از روزنامه ‏های خبری، عکس یک دختر جوان روسی را که‏ خودکشی کرده بود چاپ کرده بود. این دختر در نوشته ‏ای که از او باقی‏ مانده نوشته است: هنوز مردی مرا نبوسیده است، بنابراین زندگی برای من‏ قابل تحمل نیست. برای یک دختر این جهت شکست بزرگی است که محبوب مردی واقع نشده‏ است، مردی او را نبوسیده است. اما پسر جوان کی از زندگی نومید می شود؟ وقتی که دختری او را نبوسیده است؟ خیر، وقتی که دختری را نبوسیده‏ باشد.
ویل دورانت در بحث های مفصل و جامع خود پس از آنکه می گوید اگر مزیت‏ دختری فقط در دانش و اندیشه باشد نه در دل انگیزی طبیعی و زرنگی نیمه‏ آگاهش، در پیدا کردن شوهر چندان کامیاب نخواهد شد، شصت درصد زنان‏ دانشگاه بی شوهر می مانند می گوید: "خانم مونیا کوالوسکی که دانشمند برجسته ‏ای بود شکایت می‏ کرد که کسی با او ازدواج نمی‏ کند و می‏ گفت: چرا کسی مرا دوست ندارد؟ من می ‏توانم از بیشتر زنان بهتر باشم، با این همه‏ بیشتر زنان کم اهمیت مورد عشق و علاقه هستند و من نیستم".

ملاحظه می فرمائید که نوع احساس شکست این خانم با نوع احساس شکست یک‏ مرد متفاوت است. می گوید چرا کسی مرا دوست ندارد؟ ".
مرد آنگاه در امر زناشوئی احساس شکست می‏ کند که زن محبوب خود را پیدا نکرده باشد، یا اگر پیدا کرده است نتوانسته باشد او را در اختیار خود بگیرد.
همه اینها یک فلسفه دارد. پیوند و اتحاد محکم تر و عمیق تر. برای چه‏ این پیوند؟ برای اینکه زن و مرد از زندگی لذت بیشتری ببرند؟ نه، تنها این نیست، شالوده اجتماع انسانی و بنیان تربیت نسل آینده بر این اساس‏ نهاده شده است. دو گونگی احساسات در حیوانات اختصاص به انسان ندارد، در همه جاندارها آنجا که قانون دو جنسی حکم فرماست با اینکه دو جنس به یکدیگر نیازمندند، جنس نر نیازمندتر آفریده شده، یعنی احساسات او نیازمندانه تر است و همین جهت به نوبه خود سبب شده که جنس نر، گام هائی در طریق جلب رضایت‏ جنس ماده بردارد و هم سبب شده که روابط دو جنس تعدیل شود و جنس نر از زور و قدرت خود سوء استفاده نکند، حالت فروتنی و خضوع به خود بگیرد.

منابع

  • مرتضی مطهری- نظام حقوق زن در اسلام- صفحه 171-170

کلید واژه ها

فلسفه زن آفرینش احساسات نظریه

مطالب مرتبط

چگونگی تبدیل شناخت سطحی به شناخت منطقی مقایسه نقش های عرفانی و دینی زنان (در اندیشه بودایی و ابن عربی) نظریه های آغاز خلقت هستی بررسی تاریخ آفرینش بررسی لذات انسانی بررسی فرضیه تحول در آفرینش انسان (1) بررسی فرضیه تحول در آفرینش انسان (2)

اطلاعات بیشتر

تفاوتهای زن و مرد موجب استحکام پیوند خانوادگی تفاوتهای زن و مرد از منظر روانشناسان نگاهی به فلسفه مهر در اسلام و غرب فلسفه مهریه در ازدواج از نظر اسلام

ابزار ها