جستجو

نگاهی به انواع حکومت ها در طول تاریخ

حکومت در طول تاریخ اشکال مختلفی داشته و شاید به تعداد کشورهای جهان حکومتهایی بوده است، ولی اصول آن را می توان به سه گروه تقسیم کرد:

1- حکومتهای خودکامه و استبدادی که بر اساس حاکمیت فرد یا گروه خاصی بنا شده و بر محور اراده فرد یا آن گروه دور می زند و طبعا تامین کننده منافع همانها است نتیجه آن بردگی جامعه و بدبختی و سیه روزی آنها است، و بیشترین جنایت را در طول تاریخ این حاکمان خودکامه و سلاطین مستبد مرتکب شدند که برای حفظ خویش، هیچ حد و مرزی را به رسمیت نمی شناختند حتی برادران و فرزندان خود را در صورت مزاحمت و یا حتی احتمال مزاحمت به خاک و خون می کشیدند. در این نوع حکومت اراده مردم هیچ گونه نقشی ندارد و مصالح آنها مطرح نیست و همه چیز بر محور زور می چرخد. این نوع حکومت نیز شاخه های مختلفی دارد، گاه استبداد فردی است و گاه استبداد حزبی، به طوری که یک حزب کوچک که اقیلتی را تشکیل می دهد با توسل به زور بر اکثریت مسلط می شود و افکار خود را بر آنها تحمیل می کند، این همان چیزی است که مارکسیستها طرفدار آن بودند و به عنوان دیکتاتوری پرولتاریا از آن یاد می کردند (منظور از پرولتاریا قشر تولید کننده بود و گروه کوچکی از اینها که وفاداری و کارائیشان به ثبوت رسیده بود، در حزب کمونیسم نام نویسی کرده و جمعیت کوچکی را در برابر جمعیت عظیم مردم تشکیل می دادند و بر آنها حکومت می کردند، حزبی که نه فراگیر بود و نه انتخاب آزادی در آن صورت می گرفت و نه هرکس می توانست در آن نام نویسی کند و نه رنگ و بویی از دموکراسی داشت).

2-حکومت دموکراسی که به اصطلاح عالی ترین و کامل ترین حکومت در دنیای امروز است. در این سیستم حکومتی، اصل بر این است که تمام مردم از هر گروه و هر قشر با آزادی کامل به پای صندوقهای رأی بروند و نمایندگان واقعی خود را انتخاب کنند و سرنوشت ملت خویش را برای سالهای معین تحت ضوابط خاصی به دست آنها بسپارند و آنها نیز با تبادل نظر و مشورتی که ظاهرا آزادانه صورت می گیرد، قوانین و مقرراتی که به عقیده آنها حافظ منافع مردم است وضع و مقرر کنند و هیئتی برای اجرای آن تعیین نمایند که رئیس این هیئت گاه بوسیله این نمایندگان انتخاب می شود و گاه مستقیما به وسیله مردم، تحت عنوان نخست وزیر یا رئیس جمهوری، و آن را حکومت دموکراسی یعنی حکومت مردمی یا حکومت مردم بر مردم می نامند. این نوع حکومت نیز بر دو نوع تقسیم می شود: نوعی که ظاهرا و واقعا جنبه مردمی دارد، و این در دنیای امروز و گذشته بسیار کم است و شاید وجود خارجی پیدا نکرده باشد. نوع دیگر آن است که آب و رنگی از حکومت مردمی دارد ولی در باطن چنین نیست، روح آن «استبداد» و ظاهر آن «دموکراسی» است! این تفاوت ظاهر و باطن نیز دو گونه است گاه فرد یا افراد خودکامه ای آشکارا در روند انتخابات دخالت می کنند و مردم را با فشار به پای صندوقها می فرستند و یا با آراء تقلبی صندوقها را پر می کنند، تا افراد مورد نظر خود را از صندوق بیرون آورند و گاه این دخالت به طور مرموز، و حتی ناآگاهانه صورت می گیرد به طوری که افراد ساده لوح و خوش باور، تصور می کنند انتخاب به صورت کاملا آزاد صورت گرفته، در حالی که چنین نبوده است، زیرا گروه اندکی که دارای ثروت و امکانات فراوان هستند وسایل ارتباط جمعی را در اختیار می گیرند، و با ظرافت تمام و استفاده از دقایق روانشناسی افراد مورد نظرشان را به گونه ای تبلیغ می کنند که غالب مردم تصور می کنند اینها افرادی اندیشمند، دلسوز، عالم و آگاه و مدیر و مدبر همچون فرشتگان آسمانند! درحالی که واقعا مزدورانی هستند که در خدمت آن گروه ثروتمند پرنفوذ و سودپرست قرار گرفته اند. در این گونه جوامع که نمونه های فراوانی در اروپا به ویژه آمریکا دارد حکومت در واقع نوعی استبداد و ظالمانه است که در لباس دموکراسی و حکومت مردمی عرضه می شود.

3- حکومت الهیه و آن حکومتی است که نه بر محور اراده فرد یا افراد می چرخد، و نه بر محور اراده اکثریت مردم، بلکه بر اساس اراده الله است، و به یقین خداوند اراده ای جز تامین مصالح واقعی بندگانش ندارد، این نوع حکومت در حکومت انبیاء و جانشینان راستین آنها و کسانی که خط انبیاء را ادامه می دهند دیده می شود، و در دنیا بسیار کم است.

منابع

  • ناصر مکارم شیرازی –پیام قرآن 10 – از صفحه 41 تا 43

کلید واژه ها

حکومت حکومت اسلامی حاکم استبداد مردم

مطالب مرتبط

دیدگاه قرآن درباره انواع حکومتها نقد و بررسی انواع حکومت ها بررسی انتخابی یا انتصابی بودن حکومت معرفی پایه های حکومت اسلامی دیدگاه روایات درباره فرهنگ حاکم بر حکومت اسلامی دیدگاه قرآن درباره فرهنگ حاکم بر حکومت اسلامی علل گرایش به مادیگری

اطلاعات بیشتر

نقد و بررسی انواع حکومت ها

ابزار ها