واژه پریکلیتوس و انطباق آن بر منجی جهانی در انجیل
فارسی 3601 نمایش |انجیل یوحنا در میان اناجیل چهارگانه بیشترین توجه محافل علمی غربی را به خود معطوف داشته است. در این انجیل واژه پریکلیتوس چهار بار تکرار شده که در سه مورد به بعثت و رسالت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله صلی الله علیه وآله وسلم و دریک مورد به ظهور منجی آخر الزمان امام محمد بن الحسن العسکری بشارت داده و این بشارت از عبارت زیر به روشنی دریافت می شود:
«اگر مرا دوست دارید پس وصایای مرا حفظ کنید و من از پدر می خواهم که تسلیت دهنده دیگری به شما عطا کند که تا ابد باشما خواهد بود، آن روح حق که جهان نمی تواند او را بپذیرد؛ زیرا که او را نمی بیند و نمی شناسد».
واژه پریکلیتوس در اصل یک واژه یونانی و معنی آن «محمود» یا «محمد» است، اما این واژه در انجیل یوحنا به صورت «پاراکلیتوس» آمده که در زبان یونانی به معنی شفیع و مدافع است. سوالی که ما را به این بررسی واداشت این است که چه عاملی باعث تغییر شکل این واژه «پریکلیتوس» به «پاراکلیتوس» گردیده است؟
مسائل مربوط به اناجیل به این سادگی نیست. انجیل های چهارگانه ای که هم اکنون در دسترس و موجود است، بقایای شمار بسیاری از انجیل هایی است که در قرن اول میلادی میان مسیحیان متداول و رایج بوده است. ...تاریخ قدیمی ترین نسخه خطی انجیل به قرن سوم میلادی باز می گردد و به نظر می رسد که نسخه های اصلی انجیل در فاصله سال های 60 تا 120 میلادی نوشته شده باشد، و این بدان معنی است که این انجیل ها در گذر دو قرن دستخوش اشتباهات و تغییرات احتمالی برای ایجاد هماهنگی میان متون اناجیل با آراء یا مقاصد و اصول لاهوتی فرقه های مسیحی در عصر استنساخ کنندگان، گردیده باشد.
نویسندگان مسیحی تا پیش از سال 100 میلادی اقوال بسیاری از عهد عتیق را در آثار خود نقل کرده اند بدون آن که حتی یک قول از عهد جدید را نقل کرده باشند. در حدود سال 135م پاپیاس از یوحنای بزرگ نقل کرده که گفته است مرقس انجیل خود را از خاطراتی که پطرس حواری برای او بازگو کرده نوشته است. ....و انجیل یوحنا مدعی آن نیست که شرح حال و سیره عیسی علیه السلام باشد؛ زیرا این انجیل عیسی علیه السلام را تنها با این وصف که او کلمه خدای آفریننده جهان و منجی بشر است وصف کرده، و این انجیل در بسیاری از جزئیات و تفاصیل با انجیل های دیگر تفاوت دارد به گونه ای که وصف کلی از مسیح و جنبه نیمه گنوسی ( گنوستیک) این انجیل و تأکید آن بر افکار ماوراء طبیعی، بسیاری از اندیشمندان مسیحی را در این که یوحنای حواری، آن را نوشته باشد دچار شک و تردیده کرده است... و روشن است که میان این انجیل ها تناقض های بسیار وجود دارد، همچنان که در انجیل های چهارگانه اطلاعات تاریخی مُبهم و اشتباهاتی آمیخته به خرافات مشرکان و حوادث ساختگی برای اثبات تحقق پیشگویی های عهد عتیق و زمینه سازی تاریخی برای مراسم بعدی کلیسای وقت به چشم می خورد.
شکی نیست که برخی سخنان حضرت مسیح در انجیل ها وجود دارد، اما نمی توان پذیرفت که همه آنچه در انجیل ها آمده سخنان آن حضرت باشد، و براین اساس موضوع بشارتی که در موارد متعدد در انجیل ها آمده یک موضوع بنیادین است، و برحسب نظرات دورانت و دیگر محققان، تغییر در کتابت برخی کلمات، و از آن جمله تغییر واژه پریکلیتوس به پاراکلیتوس امری طبیعی است. و نیز شکی نیست که نقل زبان به زبان انجیل، تا هنگام تدوین آن از سوی یوحنا، باعث وقوع اشتباهات بسیار و تغییر در شکل (کتابت) برخی کلمات شده است، چنان که، برای مثال واژه «پاراکلیتوس» - که در انجیل یوحنا دیده می شود- در گفتار و نوشتارهای ادبی آن زمان، و پیش از آن به صورت «پریکلیتوس» تلفظ و نوشته می شده است. و آنان که بعثت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و نیز ظهور یک منجی از ذریه حضرت در آخرالزمان را تهدیدی برای موقعیت خود می شمردند، تغییر کلمه مزبور (پریکلیتوس) را حفظ و تثبیت کردند.
پروفسور عبدالأحد داود، اسقف سابق کلیسای روم، کاتولیک بود که سپس به اسلام گروید در کتاب خود با عنوان «محمد در تورات و انجیل» می نویسد: لازم است خطای سهوی یا عمدی ارباب کلیسا درباره واژه «فارقلیط» ( پاراکلیتوس) را روشن کنیم، بدین ترتیب که واژه مزبور برخلاف پندار ارباب کلیسا و معتقدان به تثلیث، به معنای روح المقدس نیست بلکه معنای آن تسلیت بخش یا شفیع یا واسطه است.... و آنها کلمه «فَرقَلیط» (پریکلیتوس) را با «فارقَلیط» تغییر دادند، زیرا «فَرقَلیط» در اصل لغت به معنای «احمد» و «مختار، محمود، شهیر...» بوده و نامی که در کلام مسیح به صورت «فَرقَلیط» آمده دال بر شخص معین خاصی است، و به صورت «فارقَلیط» به معنای روح القدس، نبوده است زیرا:
الف. در انجیل لوقا آمده است که «روح القدس» هدیه یا عطیه خداوند است، و مقایسه میان «تقدیم هدایای نیک و شایسته» از سوی پدر و مادرهای شریر و هدیه روح القدس- که خداوند به مومنان عطا می فرماید- منافی آن است که آن هدیه شخصیتی جاندار (دارای روح ) باشد. بدین ترتیب آیا می توان با قاطعیت ادعا کرد که عیسی علیه السلام هنگامی که شنوندگان را وعظ می کرد-گفته باشد که «خدای پدر» به هریک از فرزندان زمینی خود – که بخواهد - «روح القدس» را عطا خواهدکرد؟ و آیا با اطمینان می توان گفت که حواریون عیسی علیه السلام اعتقاد داشته اند که این هدیه یا عطیه پروردگاری توانا بوده که پروردگار توانای دیگری آن را به آفریدگان فناپذیر خود اهدا کرده باشد؟ تصور این چنین اباطیلی به خودی خود، دل های مسلمانان اهل ایمان را به درد می آورد.
ب. رساله اول پولس به قُرنتیان، روح القدس را «روح خدا» وصف می کند که آدمی می تواند مسائل و موضوعات الهی را از طریق آن درک کند و بفهمد، یعنی آن که روح القدس «خدا» نیست، بلکه تجلی یا نوری است که خداوند به وسیله آن، هرکس را بخواهد تعلیم می دهد و به او الهام و وحی می فرماید، یا او را به مرحله ای بسیار بالا و والا از درک و علم ارتقا می دهد، و به بیان دیگر روح القدس وسیله و واسطه انتقال این علم و الهام است.
پروفسور عبدالأحد داود، بر این اساس، پطرس حواری و امام علی علیه السلام، و این دو را از کسانی می شمارد که به فیض روح القدس دست یافته و معرفت الهی به آنها الهام شده است، بدین گونه که این دو تن، به دو انسان مقدس الهی تحول یافته اند، بنابراین پطرس تأکید می ورزد که روح انسان، جز از طریق روح خداوند و به کمک الهام و ارشاد او، قادر به درک و شناخت حقایق مربوط به ذات الهی نیست. وی در پایان بحث اعلام می دارد که پس از تحقیق و بحث و بررسی به این نتیجه دست یافته که کلمه فارقَلیط (=پاراکلیتوس) همان واژه فَرقَلیط (پریکلیتوس) و معنای «احمد» یا « محمد» است.
واژه یونانی «پاراکلیتوس» و معنای آن
این واژه در انجیل یوحنا و در مفهوم و مراد آن میان مفسران اختلاف است. این واژه ترجمه کلمه یونانی «پاراکلیتو» به معنای روح القدس، حامی، وکیل و شفیع است و بر حسب قرائن، مراد از آن منجی ای است که در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و به رغم نظر کسانی که آن را منطبق بر رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نمی دانند، دلایل روشن و بسیار متین وجود دارد که این واژه کاملا بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم منطبق است.
«پریکلیتوس» همان فارقلیط یا محمد صلی الله علیه وآله وسلم است
واژه «پریکلیتوس» که در زبان عربی «فارقلیط» خوانده می شود در اصل یک واژه سریانی بوده و ترجمه عربی آن «محمد» (ستوده شده ) است. برخی معتقدند که زبان اصلی انجیل عِبری بوده که بعداً برای استفاده مردم سوریه به زبان سریانی ترجمه شده است. اصل این کتاب مفقود شده، و بعدها به قلم حواریون بازنویسی گردیده، واژه پریکلیتوس که اصل آن یونانی است به انجیل راه یافته، سپس مترجمان عرب آن را به صورت فارقلیط ( مدح شده، ستایش شده) در آوردند.
روح حقیقت
خانم دانیلد پولنزی، کارشناس الهیات در واتیکان می گوید: واژه «پاراکلیتوس» -که چهار بار در انجیل یوحنا ذکر شده و محافل علمی مسیحی به آن استناد می کنند- در هیچ یک از سه انجیل دیگر نیامده است. یوحنا، این واژه را که به «روح القدس، حامی و وکیل» ترجمه شده، نه بر شخص عیسی مسیح علیه السلام بلکه بر روح حقیقت اطلاق کرده است. افکار دینی یوحنا در مقایسه با دیگر افکار و آراء مطرح در جهان مسیحیت از عمق بیشتری برخوردار است به گونه ای که به نوعی ابداع و نوآوری در متون دینی مسیحی انجامیده، و این ناشی از منابع فرهنگی مختلفی اعم از سریانی با یونانی است که یوحنا به آنها استناد کرده و این ابداع و نوآوری او، اساس و پایه تمدن مسیحی گردیده است. «روح القدس» که یکی از معانی و ترجمه های این واژه (پریکلیتوس) است در متون عهد جدید و رساله های پطرس به عنوان جانشین مسیح آمده است؛ از این رو موضوع آخرالزمان در آثار اندیشمندان مسیحی به دو شکل مطرح شده است:
1. مفهومی مرتبط با مرحله ظهور مسیح علیه السلام و زمان حال که برخی از متفکران مسیحی به این نظر گراییده و میان حضور و ظهور تفاوت قایل شده اند،
2. مفهومی مرتبط با منجی نهایی در آخرالزمان، یعنی مرحله ظهور پاراکلیتوسی دیگر که مراد از آن روح حقیقت است که در آینده ظاهر خواهد شد ( روح حقیقت که جهان نمی تواند او را بپذیرد؛ زیرا او را نمی شناسد و نمی بیند). شکی نیست که مقصود از شناختن در این عبارت شناخت ذهنی است که جزیی از کلمات انسان شمرده می شود، اما شناختن از طریق حضور و عشق، یا نوری که ایمان را بر جهان انسانیت و زوایای هستی می افشاند، نوعی دیگر از شناخت است که به جای خود از آن بحث خواهیم کرد. آنچه شایسته یادآوری است این است که رسالت پاراکلیتوس، یک رسالت بشری نیست و برخی از محققان، همچون عمر امین موتی، دانشمند مسیحی – که بعداً به اسلام گروید- با استناد به انجیل یوحنا معتقدند که پاراکلیتوس یا روح حقیقی منتسب به خداوند، و مبدأ و اساس هدایت است و او بر زمین فرود خواهد آمد و برای عیسی علیه السلام شهادت خواهد داد، اما مسیح – که روح حقیقت برای او شهادت خواهد داد- عیسی علیه السلام است و اعتقاد دارند که عیسی علیه السلام – که در آسمان نزد خداوند است- روح را نزد حواریون و کلیسا می فرستد تا از غلبه ظلم و ظلمت بر این حقیقت، یا روح حقیقت پیشگیری کند. از آنچه گذشت می توان دو نکته را دریافت :
1. یوحنا از فرا رسیدن روح القدس به عنوان جانشین مسیح سخن می گوید.
2. چنین فرض می شود که مسیح دو ظهور خواهد داشت که دومین آن در آخرالزمان خواهد بود.
پاراکلیتوس در ادبیات یونان باستان
عمر امین در تحقیقاتی که به عمل آورده به این نتیجه رسیده است که واژه پاراکلیتوس در نوشته های ادیبان و نویسندگان یونانی قرن هشتم قبل از میلاد از قبیل ایلیاد و اودیسه اثر هومر و نیز در اشعار هِزِیود – که پدر شعر آموزشی یونان شمرده می شود – به معنای ستوده شده و بزرگ و شایسته ستایش آمده است که این معانی قابل انطباق بر محمد(ص) است اما ترجمه پاراکلیتو به پاراکلیتوس که به مفهوم شفیع و وکیل و حامی و مدافع است ترجمه و تعبیر دقیقی از این کلمه نیست و معنای اصلی آن رایج تر با ارجح است. بنابراین کلمه پاراکلیتوس- که در انجیل دیده می شود- همان کلمه پریکلیتوس است که در آثار ادبی یونان قدیم به معنای ممدوح و محمود به کار رفته، اما معادل علمی و دقیقی نیست.
مفهوم حقیق واژه پریکلیتوس و موارد استعمال آن در انجیل
به اعتقاد ما این کلمه از دو جهت قابل توجه است:
1. از جهت مفهوم حقیقی آن؛
2. از جهت موارد استعمال آن در انجیل
در مورد نخست، چنان که عمر امین موتی می گوید، انجیل یوحنا به ظهور پریکلیتوس بشارت داده، یعنی شخصی بزرگوار و ستوده- که این معنی بر نام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم منطبق است- و افزون بر این، به معانی دیگر مانند روح القدس و جانشین عیسی علیه السلام و زنده کننده تعالیم او نیز آمده است. برخی از محققان مسلمان، همچون آیت الله حاج میرزا ابوالحسن شعرانی ( به نقل از یکی از آگاهان به زبان لاتینی) گفته اند واژه ای که در انجیل آمده پریکلیتوس است نه پاراکلیتوس، اما تحقیقاتی که ما در ایتالیا به عمل آورده ایم با توجه به متن انجیل یوحنا و کتب لغت و ترجمه های انجیل به زبان های مختلف ثابت می کند که کلمه مزبور در انجیل یوحنا همان پاراکلیتوس به معنای روح القدس، وکیل و حامی است.
اما در مورد دوم- که شایسته تذکر و توجه است- موارد استعمال این واژه در انجیل یوحنا است و چنین به نظر می رسد که این انجیل واژه پریکلیتوس را در اشاره به دو شخصیت به کار گرفته است، بدین ترتیب که در سه مورد با پیامبر اکرم، محمد صلی الله علیه وآله وسلم انطباق دارد و در یک مورد نمایانگر صاحب الزمان است، آنجا که می گوید: «روح راستی که جهان نمی تواند او را قبول کند زیرا که او را نمی بیند و نمی شناسد». این عبارت کاملاً با موضوع غیبت پریکلیتوس هماهنگی دارد، همچنان که با نام امام منتظر (محمد) نیز منطبق است زیرا چنان که پیشتر گفتیم واژه پریکلیتوس در زبان یونان باستان به معنای «ستوده و ستایش شده» است.
نتیجه
انجیل مسیحی به سه قضیه جهانی اهمیت بسیار داده است:
1. جهان پیش از ظهور ( مسیح) که ظلم و بیدادگری بر آن حاکم است؛
2. جهان پس از ظهور، که دنیای عدالت و سعادت است؛
3. مصلح جهانی.
در انجیل متّی آمده است: «...زیرا همچمنان که برق از شرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می شود ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد* و هرجا که مُرداری باشد کرکسان در آنجا جمع شوند* ...همچنین چون شما این همه را ببینید بفهمید که نزدیک بلکه بر در است. هر آینه به شما می گویم تا این همه واقع نشود این طایفه نخواهد گذشت* آسمان و زمین زایل خواهد شد لیکن سخنان من هرگز زایل نخواهد شد* اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد؛ حتی ملائکه آسمان، جز پدر من و بس* لیکن چنان که ایام نوح بود، پسر انسان نیز چنین خواهد بود». لازم به یادآوری است که انجیل لوقا از ظهور پسر انسان و نجات بشریت سخن گفته، بدون آن که اشاره ای به قیامت و روز رستاخیز کرده باشد.
آینده بشریت و حاکمیت عدالت
در باب بیست و یکم انجیل لوقا چنین آمده است:
«.....و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگی و حیرت از برای امت ها روی خواهد نمود به سبب شوریدن دریا و امواجش* و دل های مردمان ضعف خواهد کرد که از خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر می شود؛ زیرا قوات آسمان متزلزل خواهد شد* و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر ابری سوار شده با قوت و جلال عظیم می آید، و چون ابتدای این چیزها بشود راست شده سرهای خود را بلند کنید؛ از آن جهت که خلاصی شما نزدیک است..»
از مجموع آنچه گذشت می توان چنین نتیجه گرفت که:
1. انجیل ها آینده جهان را پیشگویی کرده اند،
2. آینده سرشار از امنیت و عداتلت خواهد بود؛
3. این آینده به اراده الهی و بر دست منجی نهایی تحقق خواهد یافت.
منـابـع
خط امان- پژوهشی در موعود ادیان- از صفحه 332 تا 342
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها